شب تولدم رسید کسی واسم گل نیاورد، آب از سرم گذشته و بی تو نمیشه حتی مرد.
من به تنهایی تلسمم شوم بد یوم شد اسمم،
اسمتو باخون رگهام تو ترانه هام نوشتم،آخه ظالم ستمگر بی خدای بی پیمبر، جاری شد اشک چشمام بس که خشک بر در،با تولد عبوسم پائیز از سفر رسیده ، اسم چهار حرفیتو از من تموم دنیا شنیده،
......... منو تو غمین و خسته هر دو تامون دل شکسته دلامون به غمنشسته پر پروازو شکسته ........ بهت و غم توی چشامون بغض و تشویش صدامون نه قناری نه گل سرخ یه ابر بارون ............ اون ستاره به بتابه به شب تلخ منو تو پناهی چه امیدی واسه فردای منو تو ....... اون ستاره به بتابه به شب تلخ منو تو پناهی چه امیدی واسه فردای منو تو منو تو اسیر دردیم دلا پر خون گل زردیم هر دو محکوم به جدایی خزون سرد سردیم هر دو عاشق هر دو دل تنگ خسته از این شب پر رنگ همه بی عاطفه دل سنگ شب پر کینه شب دل سنگ